مانی در حال ساختن خانه با اسباب بازی هایش بود اما ناگهان تمام آن خانه خراب شد. مانی چه احساسی پیدا کرد؟, سارا مدتی است که در صف سرسره ایستاده است. نوبت او می رسد اما بچه ای او را هل می دهد و به جای او از سرسره بالا می رود. , سینا با ماشینش بازی می کند که ناگهان یکی از دوستانش ماشین او را به زور می گیرد. سینا با این اتفاق چه احساسی پیدا می کند؟ چه کار کند؟, سحر و شبنم دو دوست صمیمی هستند.اما شبنم در یک بازی گروهی،فرد دیگری را به عنوان یار بازی انتخاب می کند. سحر چه احساسی پیدا می کند؟, آرش درحال نقاشی کشیدن بود و باران درحال آب خوردن.باران به طور تصادفی دستش به لیوان خورد و تمام نقاشی آرش از بین رفت و پاره شد., سعید میخواهد هرللحظه ای که خواست در کلاس با صدای بلند نظرش را بگوید.اما به او می گویند که برای صحبت کردن باید صبر کند تا بقیه هم صحبت کنند., مارال دوست دارد قد بلندی داشته باشد اما می فهمد که قد دوستش روشنا از او بلندتر است., امین درحال بازی با اسباب بازی اش است اما خواهر کوچک ترش آن اسباب بازی را به زور از دست او می کشد, بنیامین دلش می خواهد به شهربازی برود اما مادرش می گوید که الان نمی توانند به شهربازی بروند..

순위표

랜덤휠(은)는 개방형 템플릿입니다. 순위표에 올라가는 점수를 산출하지 않습니다.

비주얼 스타일

옵션

템플릿 전환하기

자동 저장된 게임을 복구할까요?